بدون شک شنیده اید که هیچ چیزی مجانی در اختیار شما قرار نمی‌گیرد. بودجه بندی هزینه های مربوط به خود را دارد که مدیران کسب و کار باید قبل از عجله داشتن برای بکارگیری (ادامه استفاده از) یک فرایند بودجه بندی تمام عیار، آن ها را مورد محاسبه قرار دهند. اگر قصد انجام بودجه بندی را دارید از طریق مقایسه هزینه ها در مقابل سود میتوانید تصمیمات سخت را اتخاذ کنید.
بودجه بندی مزایای بسیاری دارد اما مدیران باید این فواید را در مقابل هزینه های بودجه بندی ارزیابی کنند. این هزینه ها تنها شامل هزینه های مالی از دست رفته نمی‌باشد، بلکه هزینه های بودجه بندی جنبه های مختلفی را در برمی‌گیرد.
بودجه بندی در مرحله عمل مشکلات جدی متعددی را ایجاد می‌کند و در تئوری بسیار جالب توجه به نظر می‌آید اما امور در واقعیت و عمل، امیدوارکننده نیستند. در اینجا به برخی از مواردی که باید در نظر گرفته شوند اشاره شده است:
- بودجه بندی زمان بر است و چیزی که همه مدیران کسب و کار به آن اذعان دارند آن است که هرگز وقت کافی برای انجام تمام کارها را ندارند. سوالی که همیشه پیش می آید این است که “در صورتی که بودجه بندی از لیست وظایف مدیران حذف شود و یا وقت مورد نیاز برای انجام آن کاهش یابد، آن ها وقت خود را صرف انجام چه اموری می‌کنند ؟”
- بودجه بندی از بالا به پایین (از اداره کل سازمان شروع شده و به سمت سطوح پایین تر مدیریت پیش می‌رود) می‌تواند مانع خلاقیت شده و مدیران را نسبت به انجام اقدامات اولیه و خلاقانه در زمان های مورد نیاز دلسرد و بی رغبت می‌کند.
- اهداف بودجه بندی‌ای که واقع بینانه نیستند به جای ایجاد انگیزش در مدیران می‌توانند منجر به از دست دادن انگیزه در آن ها شوند.
- مدیران ممکن است با بودجه بازی کنند یعنی همانند یک بازی با آن برخورد کنند و به جای آن که به دنبال آن باشند که چه چیزی برای کسب و کار آن ها بهترین گزینه است در ابتدای امر تنها دچار نگرانی شوند و پیش از هر چیز به این موضوع بیندیشند که بودجه از چه لحاظ می‌تواند آن ها را تحت تاثیر قرار دهد.
- موارد بسیاری دیده شده است که در آن مدیران به کلاهبرداری در حسابداری روی آورده اند تا بتوانند به ارقام بودجه بندی دست یابند.
همیشه درباره بودجه بندی شکایت ها و ایراداتی وجود داشته است. ضرب المثل شناخته شده ای که در زمینه تبلیغات تجاری وجود دارد آن است که نصف هزینه های تبلیغاتی شرکت هیچ دستاوردی نخواهد داشت. مشکل آنجا است که مدیران نمی دانند که کدام یک از این هزینه ها بیهوده بوده است. به همین صورت شما می توانید ادعا کنید که نصف هزینه های بودجه بندی به هدر می رود و در عین حال تشخیص آن که کدام جنبه از آن توجیه اقتصادی ندارد دشوار خواهد بود.
مقاله جدیدی تحت عنوان “خود را از تعیین بودجه بی نیاز کنید” توسط راس بانهام که در وب سایت CFO.com در دسترس قرار گرفته است و برگرفته از شماره چاپ شده مجله CFO در اول سپتامبر 2012 می باشد، انتقاد بسیار شدیدی برعلیه بودجه بندی انجام داده است. این مقاله دلایل متعددی برای عدم انجام بودجه بندی ذکر کرده است که شامل موارد زیر می شود:
- بودجه بندی مانع واکنش سریع به وقایع غیر مترقبه خواهد شد.
- بودجه بندی از خلاقیت و انجام کارهای بدیع جلوگیری می‌کند.
- بودجه بندی هزینه هایی را ایجاد می‌کند که ایجاد ارزش نخواهند کرد.
- بودجه بندی انگیزه انجام کارها را را برای افراد از بین می برد.
این مقاله موارد خوبی را بر علیه بودجه بندی ارائه می‌دهد اما پاسخ قانع کننده ای برای این سوال در اختیار ما قرار نمی دهد “اگر بودجه بندی نباشد، چه چیزی باید جایگزین آن شود؟” واضح است که مدیران باید برنامه ریزی و کنترل داشته باشند. نکته آنجا است که به چه نحوی می‌توانند این وظایف را با کاراترین و موثرترین شیوه اعمال کنند.
- ۹۶/۰۶/۱۵