نرم افزار حسابداری قیاس

گروه نرم افزار حسابداری قیاس ارائه دهنده نرم افزاری های یکپارچه مالی و حسابداری

نرم افزار حسابداری قیاس

گروه نرم افزار حسابداری قیاس ارائه دهنده نرم افزاری های یکپارچه مالی و حسابداری

نرم افزار حسابداری قیاس

گروه نرم افزاری حسابداری قیاس با پشتوانه دو دهه سابقه درخشان دارای یک ابزار کاملا جدید، بر پایه تکنولوژی به روز و با امنیت بالا می باشد. نرم افزار حسابداری پیشرفته قیاس هم مزیت سال های سال صیقل خوردن را به اعتبار بازتاب نظرات ده‌ها هزار کاربر را با خود داشته و هم امتیاز تجربه و تکنولوژی تیم تولید قدرتمندی که ابزار ERP تولید و در خط مقدم تکنولوژی نرم افزار کشور است را دارا می‌باشد. همچنین پس از بررسی دقیق نیازهای مشاغل مختلف محصولات خود را به نحوی تقسیم بندی نموده است که علاوه بر برآورده کردن نیاز شرکت های بازرگانی، خدماتی، تولیدی، پیمانکاری، جامع و مالی بتواند نیاز فروشگاه های کوچک و حتی خاص را در قالب اصناف گوناگون پاسخگو باشد. در ضمن شما می توانید از برنامه اندروید قیاس به عنوان برنامه حسابداری شخصی استفاد بفرمایید . در ضمن با استفاده از یک برنامه ساده صدور فاکتور اندروید، به راحتی برای مشتریان فروشگاهتون فاکتور صادر کنید و از درآمد روزانه و ماهانه و سالانه خود به راحتی گزارش بگیرید.

پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سوالات متداول در بورس» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


برخی از مطالعات انجام شده در بازارهای مالی نشان میدهد، میانگین بازدهی سهام ارزشی ، سهامی با نسبت بالای ارزش دفتری به بازاردر مقایسه با سهام رشدی( سهامی با نسبت پایین ارزش دفتری به بازار بالاتر است.  توجیه دلیل تفاوت بازدهی دو سهم فوق، عنوان کردند که بازده سهام اغلب به دو بخش جداگانه یعنی بازده نقدی ناشی از تقسیم سود و بازده ناشی از سود سرمایهای قابل تجزیه است.

آنها به تجزیه بازده ناشی از سود سرمایه ای به دو بخش جداگانه یعنی نرخ رشد ارزش دفتری و نرخ رشد ارزش بازار به دفتری به این نتیجه دست یافتند که بعد از شناسایی یک سهم به عنوان سهام ارزشی، نرخ رشد ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام (به واسطه ی نگهداری و حفظ سود) تقریباً صفر استبنابراین وجود نرخ بالای بازدهی ناشی از سود سرمایهای تقریباً بهطور کامل ناشی از رشد نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری استاز سوی دیگر بعد از شناسایی یک سهم بهعنوان سهم رشدی، متوسط نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری آن کاهش یافته  و در عوض نرخ رشد ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام افزایش مییابد

مطلب دیگر که در این مطالعات قابل توجه به نظر میرسد، مسئله تعدیل و همگرایی نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام را بعد از تشکیل پرتفوهای رشدی و ارزشی استفاما و فرنچ ادعا نمودند، هیچ سهمی برای همیشه بهعنوان یک سهم رشدی یا ارزشی باقی نمیماندبنابراین بهطور منطقی این انتظار وجود دارد که تحت تأثیر عوامل بازار و وجود شرایط رقابتی بین شرکتها، بازده سهام رشدی و ارزشی در طول زمان به هم نزدیک شود.

این در حالی است که برخی دیگر از مطالعات در انتقاد به نظر گفته شده، مدعی هستند که صرف ناشی از نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار، از شرایط خاص نمونه در بازار سرمایه آمریکا نشئت میگیرند و نمیتوان این الگوهارا در خارج از بازار سرمایه آمریکا مشاهده کرد در عین حال پارهای از پژوهشهای انجام شده در بازار سرمایه ایران نیز نشان میدهد، برخلاف نتایج مطالعات فاما و فرنچ، سهام رشدی از متوسط بازدهی بالاتری در مقایسه با سهام ارزشی برخوردار بوده اندبر همین اساس در این پژوهش هدف اصلی بررسی وجود رابطه بین نسبت ارزش بازار به دفتری و بازده کل، بازده ناشی از سود سرمایهای و بازده نقدی در دو نوع سهم ارزشی و رشدی و مطالعه روند بازدهی دو نوع سهم مزبور در طول زمان است.

مدل سه عاملی به منظور توجیه میانگین بازدهی سهام به صورت تک سهم یا سبد سهام پیشبینی میکند که بازدهی مورد انتظار یک سبد سهام پس ازکسر نرخ بازدهی بدون ریسک به وسیله ی حساسیت بازدهی سبد سهام نسبت به سه عامل زیر توجیه میشود:

  1. مازاد بازده مورد انتظار از پرتفوی بازار نسبت به نرخ بازده بدون ریسک؛
  2. اختلاف بین بازده پرتفوی متشکل از سهام شرکتهای کوچک و پرتفوی متشکل از سهام شرکت های بزرگ؛
  3. اختلاف بین بازده پرتفوی متشکل از سهام دارای نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار بزرگ و پرتفوی متشکل از سهام دارای نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار کوچک.

بر این اساس، مدل سه عاملی ، اختلاف بین بازده مورد انتظار ازیک پرتفوی و بازده بدون ریسک را میتوان به سه عامل یادشده نسبت داد.

بازدهی مورد انتظار یک سبد سهام پس از کسر نرخ بازده بدون ریسک بهوسیلهی سه صرف بازار، اندازه و ارزش توجیه میشودبه اعتقاد فاما و فرنچ، مدل سه عاملی قادر است اکثر استثناهای تجربی مطرح در ادبیات قیمتگذاری  داراییهای سرمایهای را تبیین کند.

سهام ارزشی

بعد از شناسایی یک سهم بهعنوان سهم رشدی، متوسط نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری آن کاهش یافته و در عوض نرخ رشد ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام افزایش مییابدسؤالی که اینجا میتواند مطرح شود این است که به چه دلیل بعد از شناسایی یک سهم به عنوان سهم ارزشی، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری آن افزایش یافته و پس از شناسایی یک سهم بهعنوان سهم رشدی، نسبت مزبور کاهش مییابد؟

پاسخی که فاما و فرنچ به این سؤال میدهند این است که مؤسسات رشدی گرایش به سودآوری بالا و رشد سریع دارند، در حالیکه مؤسسات ارزشی از سودآوری و نرخ رشد پایینتری بر خوردارندترکیب سودآوری و رشد بالا با نرخ بازده مورد انتظار پایین موجب بالا برای سهام رشدی میشوداین در حالی (P/B) ایجاد نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری P/B است که ترکیب سودآوری و رشد پایین با نرخ بازده مورد انتظار بالا به ایجاد نسبت پایین برای سهام ارزشی می انجامداما وجود شرایط رقابتی بین مؤسسات، باعث تحلیل پرتفوهای P/B سودآوری بالای سهام رشدی شده و این رویکرد باعث میشود که نسبت رشدی در سالهای بعد از شکلگیری آن روندی نزولی داشته باشدبرعکس نسبت مزبور در پرتفوی ارزشی در سنوات بعد از تشکیل آن میل به افزایش دارد.بهعبارت دیگر تجدید ساختار سهام ارزشی به بهبود سودآوری آن منجر شده و این موضوع به نوبهی خود موجبات کاهش نرخ سود مورد انتظار بازار را فراهم می نماید.

فاما و فرنچ تعدیل نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام را که بعد از نامیدندهمگرایی باعث آن « همگرایی »تشکیل پرتفوی رشدی و ارزشی ایجاد میشد میشود هیچ سهمی برای همیشه بهعنوان یک سهم رشدی یا ارزشی باقی نماندبا وجود آنکه رشد ارزش دفتری سهام تا حد زیادی معلول سیاستهای تقسیم سود واحد تجاری است اما در عین حال آن به عواملی از قبیل سودآوری و فرصتهای رشد مؤسسه نیز بستگی دارد.

رفتارگرایانی عنوان میکنند، صرف ناشی ازنسبت رزش دفتری به قیمت بازار اگرچه ممکن است حقیقت داشته باشد اما عقلایی بهنظر نمی رسدبه اعتقاد این اندیشمندان، صرف ناشی از نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار نتیجه  واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران است که سهام ارزشی را کمتر از واقع و سهام در حال رشد را بیشتر از واقع ارزش گذاری میکنند.

دلیل اصلی شکلگیری صرف ناشی از نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار بالاتر نتیجه توجه غیرعقلایی سرمایهگذاران به نرخ رشد گذشته شرکت است؛ به این معنی که سر مایهگذاران درباره شرکتهایی که در گذشته عملکرد خوب از خود به یادگار گذاشتهاند، خوشبین و درباره شرکتهایی که در گذشته عملکرد بد به جا گذاشته اند، بدبین هستند.

رفتارگرایان ادعا میکنند، سرمایهگذاران هرگز قادر بر درک مفهوم همگرایی نیستندبه نظر آنان سرمایه گذاران همواره از کاهش نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام رشدی (همگرایی منفی) و افزایش نسبت مزبور در رابطه با سهام ارزشی (همگرایی مثبت) شگفت زده اند. این الگوها، به ویژه صرف ناشی از نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار، از شرایط خاص نمونه در بازار سرمایه آمریکا نشأت میگیرند و نمیتوان این الگوهارا در خارج از بازار سرمایه آمریکا مشاهده کرد.

نتیجه

شرکتهای رشدی در مقایسه با شرکتهای ارزشی بازده بالاتری داشته اندهمچنین نتایج بیانگر بالا بودن بازده شرکتهای بزرگ نسبت به شرکتهای کوچک است. نتیجه دوم اینکه عامل اندازه شرکتها برای تشخیص سهام رشدی و ارزشی از یکدیگر، مناسب نیست و رابطه معناداری بین اندازه شرکت با سهام رشدی و ارزشی وجود ندارد

برخی از مطالعات انجام شده در بازارهای مالی نشان میدهد، میانگین بازدهی سهام ارزشی ، سهامی با نسبت بالای ارزش دفتری به بازاردر مقایسه با سهام رشدی( سهامی با نسبت پایین ارزش دفتری به بازار بالاتر است.  توجیه دلیل تفاوت بازدهی دو سهم فوق، عنوان کردند که بازده سهام اغلب به دو بخش جداگانه یعنی بازده نقدی ناشی از تقسیم سود و بازده ناشی از سود سرمایهای قابل تجزیه است.

آنها به تجزیه بازده ناشی از سود سرمایه ای به دو بخش جداگانه یعنی نرخ رشد ارزش دفتری و نرخ رشد ارزش بازار به دفتری به این نتیجه دست یافتند که بعد از شناسایی یک سهم به عنوان سهام ارزشی، نرخ رشد ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام (به واسطه ی نگهداری و حفظ سود) تقریباً صفر استبنابراین وجود نرخ بالای بازدهی ناشی از سود سرمایهای تقریباً بهطور کامل ناشی از رشد نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری استاز سوی دیگر بعد از شناسایی یک سهم بهعنوان سهم رشدی، متوسط نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری آن کاهش یافته  و در عوض نرخ رشد ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام افزایش مییابد

مطلب دیگر که در این مطالعات قابل توجه به نظر میرسد، مسئله تعدیل و همگرایی نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام را بعد از تشکیل پرتفوهای رشدی و ارزشی استفاما و فرنچ ادعا نمودند، هیچ سهمی برای همیشه بهعنوان یک سهم رشدی یا ارزشی باقی نمیماندبنابراین بهطور منطقی این انتظار وجود دارد که تحت تأثیر عوامل بازار و وجود شرایط رقابتی بین شرکتها، بازده سهام رشدی و ارزشی در طول زمان به هم نزدیک شود.

این در حالی است که برخی دیگر از مطالعات در انتقاد به نظر گفته شده، مدعی هستند که صرف ناشی از نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار، از شرایط خاص نمونه در بازار سرمایه آمریکا نشئت میگیرند و نمیتوان این الگوهارا در خارج از بازار سرمایه آمریکا مشاهده کرد در عین حال پارهای از پژوهشهای انجام شده در بازار سرمایه ایران نیز نشان میدهد، برخلاف نتایج مطالعات فاما و فرنچ، سهام رشدی از متوسط بازدهی بالاتری در مقایسه با سهام ارزشی برخوردار بوده اندبر همین اساس در این پژوهش هدف اصلی بررسی وجود رابطه بین نسبت ارزش بازار به دفتری و بازده کل، بازده ناشی از سود سرمایهای و بازده نقدی در دو نوع سهم ارزشی و رشدی و مطالعه روند بازدهی دو نوع سهم مزبور در طول زمان است.

مدل سه عاملی به منظور توجیه میانگین بازدهی سهام به صورت تک سهم یا سبد سهام پیشبینی میکند که بازدهی مورد انتظار یک سبد سهام پس ازکسر نرخ بازدهی بدون ریسک به وسیله ی حساسیت بازدهی سبد سهام نسبت به سه عامل زیر توجیه میشود:

  1. مازاد بازده مورد انتظار از پرتفوی بازار نسبت به نرخ بازده بدون ریسک؛
  2. اختلاف بین بازده پرتفوی متشکل از سهام شرکتهای کوچک و پرتفوی متشکل از سهام شرکت های بزرگ؛
  3. اختلاف بین بازده پرتفوی متشکل از سهام دارای نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار بزرگ و پرتفوی متشکل از سهام دارای نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار کوچک.

بر این اساس، مدل سه عاملی ، اختلاف بین بازده مورد انتظار ازیک پرتفوی و بازده بدون ریسک را میتوان به سه عامل یادشده نسبت داد.

بازدهی مورد انتظار یک سبد سهام پس از کسر نرخ بازده بدون ریسک بهوسیلهی سه صرف بازار، اندازه و ارزش توجیه میشودبه اعتقاد فاما و فرنچ، مدل سه عاملی قادر است اکثر استثناهای تجربی مطرح در ادبیات قیمتگذاری  داراییهای سرمایهای را تبیین کند.

سهام ارزشی

بعد از شناسایی یک سهم بهعنوان سهم رشدی، متوسط نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری آن کاهش یافته و در عوض نرخ رشد ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام افزایش مییابدسؤالی که اینجا میتواند مطرح شود این است که به چه دلیل بعد از شناسایی یک سهم به عنوان سهم ارزشی، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری آن افزایش یافته و پس از شناسایی یک سهم بهعنوان سهم رشدی، نسبت مزبور کاهش مییابد؟

پاسخی که فاما و فرنچ به این سؤال میدهند این است که مؤسسات رشدی گرایش به سودآوری بالا و رشد سریع دارند، در حالیکه مؤسسات ارزشی از سودآوری و نرخ رشد پایینتری بر خوردارندترکیب سودآوری و رشد بالا با نرخ بازده مورد انتظار پایین موجب بالا برای سهام رشدی میشوداین در حالی (P/B) ایجاد نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری P/B است که ترکیب سودآوری و رشد پایین با نرخ بازده مورد انتظار بالا به ایجاد نسبت پایین برای سهام ارزشی می انجامداما وجود شرایط رقابتی بین مؤسسات، باعث تحلیل پرتفوهای P/B سودآوری بالای سهام رشدی شده و این رویکرد باعث میشود که نسبت رشدی در سالهای بعد از شکلگیری آن روندی نزولی داشته باشدبرعکس نسبت مزبور در پرتفوی ارزشی در سنوات بعد از تشکیل آن میل به افزایش دارد.بهعبارت دیگر تجدید ساختار سهام ارزشی به بهبود سودآوری آن منجر شده و این موضوع به نوبهی خود موجبات کاهش نرخ سود مورد انتظار بازار را فراهم می نماید.

فاما و فرنچ تعدیل نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام را که بعد از نامیدندهمگرایی باعث آن « همگرایی »تشکیل پرتفوی رشدی و ارزشی ایجاد میشد میشود هیچ سهمی برای همیشه بهعنوان یک سهم رشدی یا ارزشی باقی نماندبا وجود آنکه رشد ارزش دفتری سهام تا حد زیادی معلول سیاستهای تقسیم سود واحد تجاری است اما در عین حال آن به عواملی از قبیل سودآوری و فرصتهای رشد مؤسسه نیز بستگی دارد.

رفتارگرایانی عنوان میکنند، صرف ناشی ازنسبت رزش دفتری به قیمت بازار اگرچه ممکن است حقیقت داشته باشد اما عقلایی بهنظر نمی رسدبه اعتقاد این اندیشمندان، صرف ناشی از نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار نتیجه  واکنش بیش از اندازه سرمایه گذاران است که سهام ارزشی را کمتر از واقع و سهام در حال رشد را بیشتر از واقع ارزش گذاری میکنند.

دلیل اصلی شکلگیری صرف ناشی از نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار بالاتر نتیجه توجه غیرعقلایی سرمایهگذاران به نرخ رشد گذشته شرکت است؛ به این معنی که سر مایهگذاران درباره شرکتهایی که در گذشته عملکرد خوب از خود به یادگار گذاشتهاند، خوشبین و درباره شرکتهایی که در گذشته عملکرد بد به جا گذاشته اند، بدبین هستند.

رفتارگرایان ادعا میکنند، سرمایهگذاران هرگز قادر بر درک مفهوم همگرایی نیستندبه نظر آنان سرمایه گذاران همواره از کاهش نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام رشدی (همگرایی منفی) و افزایش نسبت مزبور در رابطه با سهام ارزشی (همگرایی مثبت) شگفت زده اند. این الگوها، به ویژه صرف ناشی از نسبت ارزش دفتری به قیمت بازار، از شرایط خاص نمونه در بازار سرمایه آمریکا نشأت میگیرند و نمیتوان این الگوهارا در خارج از بازار سرمایه آمریکا مشاهده کرد.

نتیجه

شرکتهای رشدی در مقایسه با شرکتهای ارزشی بازده بالاتری داشته اندهمچنین نتایج بیانگر بالا بودن بازده شرکتهای بزرگ نسبت به شرکتهای کوچک است. نتیجه دوم اینکه عامل اندازه شرکتها برای تشخیص سهام رشدی و ارزشی از یکدیگر، مناسب نیست و رابطه معناداری بین اندازه شرکت با سهام رشدی و ارزشی وجود ندارد

  • گروه نرم افزاری قیاس
  • ۰
  • ۰

سوالات متداول در بورس

در این مقاله ما قصد داریم سوالات متداول در بورس را برای شما مطرح کنیم.

1) مزیت معاملات برخط (Online Trading) نسبت به معاملات سنتی خریدوفروش در چیست؟
همه عملیات مورد نیاز برای انجام یک معامله به صورت مکانیزه و در کسری از ثانیه انجام می‌شود

Unknown Object

2) معاملات برخط یا Online Trading چیست؟

الف) ارسال سفارش‌های خرید و فروش به کارگزار جهت ورود به سامانه معاملات از طریق اینترنت
ب) مشاهده صورت حساب و سبد سرمایه‌گذاری را از طریق اینترنت
ج) دسترسی سریع و آسان سرمایه‌گذاران به سامانه معاملات بازارهای اوراق بهادار بدون هیچ واسطه انسانی و به طور اتوماتیک از طریق اینترنت

3) مزایای صندوق‌های سرمایه‌ گذاری عبارتند از:

الف) وجود مدیریت حرفه‌ای
ب) نقدشوندگی بالا
ج) صرفه‌جویی در هزینه‌ها

4) یک سرمایه‌ گذار برای خرید سهام یک شرکت در بورس به چه نوع تحلیل‌هایی باید توجه کند؟

الف) تحلیل صورت‌های مالی و اقتصاد شرکت
ب) تحلیل سودآوری سال‌های آتی
ج) تحلیل تکنیکال

5) منافع سهامداران شرکت‌های بورسی شامل کدامیک از موارد زیر می باشد؟

الف) سود سالانه شرکت‌ها
ب) افزایش قیمت سهام
د) حق تقدم افزایش سرمایه

6) آیا ممکن است کسی در اولین دقایق بازار بورس سهامی را بخرد و ساعتی بعد همان را بفروشد؟
بله؛ با راه‌اندازی سیستم جدید معاملاتی امکان فروش سهامی که همان روز خریداری شده وجود دارد

7) وقتی من سهام خود را فروختم، چه کسی پول آن را به من می‌دهد؟
سه روز کاری پس از فروش هر سهم و به درخواست شما، کارگزاری مبلغ وجه فروش سهام را به حساب شما واریز می‌نماید

8) با چه مقدار پول می توانم سهام بخرم؟
با هر مقدار می‌توانید وارد بورس شوید. سود و زیان شما در بورس به صورت درصدی محاسبه می‌شود. اگر شما ۱ میلیون تومان سرمایه در بورس سرمایه گذاری کنید، ۱۰% سود یا ۱۰% زیان شما می‌شود ۱۰۰هزار تومان. و اگر ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه گذاری کنید، سود یا زیان با فرض ۱۰درصد ۱۰ میلیون تومان خواهد بود. بنابراین، این موضوع به میزان دارایی شما و ریسک پذیری خودتان بستگی دارد.

9) من نگرانم پولم یکروزه نابود شود! چه کنم؟
طبق قوانین بورس به طور کلی دامنه نوسانات قیمت یک سهم در روز نمی‌تواند بیشتر از ۵%+ و یا کمتر از ۵%- باشد. بنابراین دارایی شما در یک یا چند روز از بین نخواهد رفت.

10)چه روزهایی می‌توان سهام خرید و فروش کرد؟
به غیر از پنجشنبه و روزهای تعطیل، هرروز از ساعت ۹ صبح الی ۱۲:۳۰ ظهر معاملات سهام انجام می‌شود

11) برای خرید سهام باید کجا بروم؟
به یکی از کارگزاری های بورس اوراق بهادار مراجعه می‌کنید، می‌توانید به رایگان یک کد آنلاین بگیرید و از آن به بعد همه معاملات خود را فقط از پشت کامپیوتر انجام بدهید.

12) هزینه کارمزد هر معامله چقدر است؟
مبلغ کارمزد برای هر خرید و فروش حدودا ۱.۵% است. یعنی اگر یک سهم را به قیمت هر سهم ۱۰۰ تومان بخرید و آنرا به قیمت ۱,۰۱۵ ریال بفروشید بفروشید، انگار که پول شما هیچ تغییری نکرده است. بنابراین برای خرید سهام باید انتظار بالاتری برای قیمت فروش داشته باشید تا بتوانید سود شناسایی کنید.

13) در روزنامه ها و تلویزیون بارها شنیده ام شاخص بورس رشد کرده یا کاهش یافته. شاخص بورس چیست؟
هر بازار بورسی در جهان دارای حداقل یک نوع شاخص است. مثلا در ایران شاخص کل بورس، نماد رشد یا کاهش اکثریت سهامهای بورس ایران است. مثلا شما اگر از سهم کلیه شرکتهای بازار بورس ۱۰۰۰تومان داشته باشید، اگر شاخص بورس ۲% رشد کند، یعنی پول شما مجموعا ۲% رشد کرده است. اصطلاحا به شاخص بورس، دماسنج بازار هم می‌گویند.

14) سبد سهام چیست؟
سبد سهام یعنی سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم کنید و سهام شرکت‌های مختلف را خریداری کنید و به اینصورت، هیچگاه فقط سهم یک شرکت را نخواهید داشت، به این طریق ریسک سرمایه گذاری شما بسیار پایین خواهد آمد. یعنی اگر یک شرکت پس از مدتی زیانده شناسایی شد، فقط بخشی از دارایی شما با کاهش قیمت مواجه خواهد شد.

15) قیمت سهام را چه کسی تعیین می‌کند؟
خریداران و فروشندگان. یعنی قیمت عرضه و تقاضا. هر چقدر اخبار و اطلاعات بهتری راجع به یک شرکت وجود داشته باشد که نشان دهد آن شرکت سود بیشتری خواهد داشت، تقاضا برای خرید آن سهم بیشتر می‌شود و فروشندگان حاضر نیستند با قیمت پایین آنرا بفروشند، بنابراین قیمت سهم بالاتر خواهد رفت.

16) قیمت سهم را کجا می‌توان دید؟ آیا باید به تالارهای بورس مراجعه کنم؟
قیمت روزانه هر سهم با جزئیات و همچنین عرضه و تقاضاهای یک سهم را به صورت زنده و با تغییرات لحظه ای می‌توان از سایت سازمان بورس به آدرس www.TSETMC.com مشاهده کرد.

17) چگونه می‌توانم در بورس سود کنم؟
به دو روش کلی: اول اینکه یک سهم را با قیمت پایین بخرید و آنرا با قیمت بالاتر بفروشید. دوم اینکه یک سهم را بخرید و به صورت سالیانه سود آن شرکت را نقدا دریافت کنید.

18) شرکت‌های سودده را چگونه شناسایی کنم؟
با تحلیلگری سهام هر شرکت. یا با روش تحلیل بنیادی سهام و یا با روش تحلیل تکنیکی.

19) تحلیل بنیادی سهام یعنی چه؟
تحلیل بنیادی سهام یا تحلیل Fundamental به روشی از تحلیل می‌گوییم که در آن با بررسی اطلاعات و صورتهای مالی شرکت، میزان سود آن شرکت را محاسبه کنیم و در صورتی که ما قیمت بالاتری نسبت به قیمت امروز سهم بدست بیاوریم، آن سهم را خواهیم خرید و اگر بدرستی تحلیل کرده باشیم، به زودی بازار آن سهم را با قیمت های بالاتری خواهد خرید و ما می‌توانیم سود شناسایی کنیم.

20) تحلیل تکنیکی یعنی چه؟
تحلیل تکنیکی یا Technical به روشی از تحلیل می‌گوییم که در آن بدون در نظر گرفتن اطلاعات مالی شرکت، فقط با مشاهده نمودار قیمت گذشته هر سهم، می‌توانیم پیش بینی کنیم حرکت آینده سهم چگونه خواهد بود. علم تحلیل تکنیکال یک علم جهانی است که از هزاران بار رفتار حرکتی نمودارهای قیمت سهام بدست آمده است. در واقع با توجه به اینکه عموما انسانها در برخورد با اتفاقات یکسان، عموما واکنش های شبیه به یکدیگر انجام می‌دهند، علم تکنیکال با الگوهای مختلفی شکل گرفته است. این تحلیل در کلیه‌ی بازارهای سهام داخلی و خارجی قابل استفاده است.

21) تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
تحلیلگران بنیادی خودشان سود یک سهام را بدست می‌آورد و آنرا خرید می‌کنند. اما یک تحلیلگر تکنیکال با مشاهده نمودار قیمت سهم، می‌تواند آینده را پیش بینی کند. نقطه ورود، نقطه خروج، کف قیمت، سقف قیمت. تحلیل بنیادی سهام هر شرکت نیاز به بررسی و زمان بیشتری دارد اما نتایج مطمئن تری خواهد داشت، ولی تحلیل تکنیکی برای هر سهم بسیار سریعتر انجام می‌شود اما پایه و اساس آن بر مبنای پیش بینی است. اصولا تحلیل گران حرفه‌ای بازار به هر دو علم تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال تسلط دارند.

22) برای یادگیری تحلیلی بورس، اول تحلیل بنیادی سهام را آغاز کنم و یا تحلیل تکنیکی؟
شما با هر کدام از دو روش به تنهایی می‌توانید به خرید و فروش سهام بپردازید. این به شما بستگی دارد که ترجیح می‌دهید کدام علم را برای شروع انتخاب کنید. در سوال قبل شرح کاملی از ساختار این دو تحلیل توضیح داده شد. در نهایت می‌توانید اول یکی را آغاز کنید و اگر تمایل به گسترش دانش خود در این زمینه داشتید، روش دیگر را هم یاد بگیرید. هر چند می‌توانید هر دو روش را با هم یاد بگیرید، چون جزئیات مطالب کاملا با یکدیگر متفاوت هستند و هیچ کدام پیش نیاز یکدیگر نمی‌باشند.

  • گروه نرم افزاری قیاس